بازی Valfaris یک طراحی بی نقص به سبک متال
به گزارش گروه نقدوبررسی مجله تک | بازی Valfaris یک ترکیب موسیقی با بازیِ خوب است که همیشه ترکیبی تضمینی برای موفقیت یک بازی بوده است.
از بازیهای بزرگ مانند The Last of Us و Devil May Cry گرفته تا بازیهای کوچکتری مانند فلورنس، بخشی از موفقیت خود را مدیون قطعات بسیار زیبایی هستند که آهنگسازهای آنها برایشان ساختهاند.
سبکهای موسیقی هر کدام کاراکتر مخصوص به خود را دارند. اکشنِ بی امان دویل میکرای سبکی مانند راک و متال را میطلبد و گاد آو وار با توجه به داستان افسانهایاش، قطعات حماسی و کلاسیک تری را لازم دارد تا مخاطب را هرچه بیشتر در ماجرا غرق کند.
سبکهایهارد راک و هوی متال که در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار بودند، سبکهایی هستند که به انرژی بالا، متنهای جدی تر و موسیقی سرعتی تر، تکنیکی تر، خشن تر و تاریک تر معروف هستند.
انرژی بالای بازی
اکثر این ویژگیها را میتوان در بازیهای کامپیوتری هم دید. خشونت که بخش جدایی ناپذیر بازیهاست، انرژی بالا و اتمسفر تاریک هم عواملی هستند که باعث شده اند به بازیهایی مثل دویل میکرای و دارک سایدرز علاقه مند شویم.
کاراکتر و هویت هوی متال، بسیار با کاراکتر سبکهای دیگر موسیقی تفاوت دارد. در هوی متال، موضوعاتی از قبیل جنگ و خونریزی، مرگ و موضوعات تاریک تر مانند درد و افسردگی بیشتر از بقیه ی موضوعات دیگر مطرح میشوند.
همچنین میتوان گفت نسبت به سبکهای دیگر، هوی متال سبکی نمایش محورتر است، یعنی اجراهای زنده گروههایی که این موسیقی را مینوازند، همواره بسیار پر جنب و جوش، مهیج و سینماتیک است و سعی در ایجاد یک تصویر ذهنی درباره داستان سراییهایی دارد که در متن آهنگ به آنها اشاره شده و خب یک موسیقی غنی به همراه قابلیت بالا در داستان سرایی، باعث شده تا این سبک قدرت فوق العاده ای در فضاسازی داشته باشد.
در نتیجه، لغت Metal، رفته رفته به عنوان صفت هم در زبان انگلیسی مورد استفاده قرار گرفته است. برای مثال وقتی میخواهیم به چیزی اشاره کنیم که خفن، جدی و خشن است، میگوییم فلان چیز «متال» است.
بازی متال
همه اینها را گفتم، چون بازیای که در ادامه متن نقد آن را خواهید خواند، یک بازی «متال» است.
سازندگان در توضیحات خود این موضوع را روشن کردهاند که بازی با الگو برداشتن از مشخصههای سبک متال ساخته شده است. Steel Mantis که با عنوان قبلی خود، یعنی Slain: Back From Hell، تا فینال مسابقات Unity رفته بود، اکنون با عنوانی حتی خوش ساخت تر و مهیج تر با نام Valfaris بازگشته است.
با اینکه مدت بسیار زیادی است که نسل بازیهای دو بعدی و گرافیکهای ۱۶ بیتی به پایان رسیده، اما هنوز سازندههای خوش ذوقی پیدا میشوند که با این سبک و سیاق بازی میسازند و هر ساله شاهد موفقیت این بازیها نیز هستیم.
Valfaris یکی از بهترین و موفق ترین نمونه بازیهای اکشن دو بعدی است که در سالهای اخیر دیدهام.
حتی بدون تعارف میتوانم آن را در سبک خود یک «شاهکار» بشمارم، زیرا Valfaris تقریباً بی نقص است.
Steel Mantis که با عنوان قبلی خود، یعنی Slain: Back From Hell، تا فینال مسابقات Unity رفته بود، اکنون با عنوانی حتی خوش ساخت تر و مهیج تر با نام Valfaris برگشته است.
با اینکه مدت بسیار زیادی است که نسل بازیهای دو بعدی و گرافیکهای ۱۶ بیتی به پایان رسیده، اما هنوز سازندههای خوش ذوقی پیدا میشوند که با این سبک و سیاق بازی میسازند و هر ساله شاهد موفقیت این بازیها نیز هستیم.
Valfaris به سبک بازیهای ۱۶ بیتی و دو بعدی قدیمیساخته شده و کل تمرکز آن روی یک فضاسازی متفاوت و بی رحم و همچنین گیم پلیای جذاب است، بنابراین عدم وجود داستان عمیق و قوی یک نکته ی منفی در این بازی نیست.
ماجرای کلی این است که شما به عنوان یک هیولاکُش حرفه ای و «متال»، روی سیاره ی والفاریس فرود میآیید و از همان اول دشمنان پذیرایی گرمیاز شما به عمل میآورند.
بازی اکشن
در بازی Valfaris دیالوگهای بازی بسیار محدود هستند و اکثراً بین شخصیت اصلی و موجودی که با او در ارتباط است جریان دارند. همه چیز در Valfaris سرراست است.
این بازی یک اکشن خالص و بی مغز است، نه انتظار المانهای نقش آفرینی داشته باشید، نه دیالوگهای طولانی که حوصله تان را سر ببرند و نه هیچ چیز دیگری که مانع پیشروی گیم پلی سریع و خشن بازی شود.
Valfaris مانند یک دویل میکرایِ دو بعدی است؛ مهیج، دیوانه وار، درگیرکننده و مهندسی شده. به همه اینها قطعات سنگینِ متال را اضافه کنید و از بخش تنظیمات، فیلتر CRT را روشن کنید تا کاملآً حس تلویزیونهای دهه ۹۰ به شما دست دهد و در فضای متال بازی غرق شوید.
بازی Valfaris سرراست است
این بازی یک اکشن خالص و بی مغز است، نه انتظار المانهای نقش آفرینی داشته باشید، نه دیالوگهای طولانی که حوصله تان را سر ببرند و نه هیچ چیز دیگری که مانع پیشروی گیم پلی سریع و خشن بازی شود. Valfaris مانند یک دویل میکرایِ دو بعدی است؛ مهیج، دیوانه وار، درگیرکننده و مهندسی شده.
گیم پلی Valfaris یکی از لذت بخش ترین گیم پلیهایی است که آن را تجربه کردهام. معمولاً نگاهی که به بازیهای دو بعدی میشود این است که این بازیها اندازه بازیهای سه بعدی مهم نیستند و خیلی باید زحمت بکشند تا به چشم بیایند.
جدای از اینکه این زاویه دید به نظرم اصلاً منطقی نیست و بازیهای دو بعدی زیادی هستند که میتوانند بسیار جذاب تر از اکشنهای پرهزینه اول شخص و سوم شخص باشند، Valfaris یکی از بهترین تجربههای شخصی من در سال اخیر بود.
یک گیم پلی روان، سرعتی، سخت و خشن که به معنای واقعی کاتارتیک است.
دریاچه اسید، کبرای غول پیکر که از دهانش آتش بیرون میدهد، اسلحههای فانتزی و محیطی وحشی. این فقط یک صحنه از والفاریس است!
بگذارید از طراحی مراحل شروع کنیم. کلاً Valfaris نسبت به سبکش بازی طولانیای است و انتظار نداشته باشید در یک نوبت بتوانید آن را تمام کنید.
علاوه بر این، مراحل بازی واقعاً «سخت» هستند و فقط یک درجه ی سختی در بازی وجود دارد. بنابراین اگر فکر میکنید تکرار چند باره یک صحنه قرار است برایتان طاقت فرسا باشد، سراغ این بازی نروید.
گرچه، همین سخت بودن بازی دلیلی است که بیشتر با آن ارتباط برقرار کردم، چون به نظرم سختیِ بازی مانند تندیِ غذا میماند.
اگر فلفل کم باشد غذا نمیچسبد، اگر خیلی زیاد باشد هم مزه ی آن را از بین میبرد، اما اگر به میزانی باشد که غذا تند شود ولی در عین حال بتوان از آن لذت برد، عالی است.
سازندگان Valfaris به این نکته واقف بودهاند و با اینکه برخی باس فایتها را باید بالای ده بیست بار تکرار کنید، اما همه آنها به قدری لذت بخش و متفاوت از یکدیگر ساخته شدهاند که فقط لذت خواهید برد.
در Valfaris تقریباً هر چالشی را که باید در یک عنوان اکشن پلتفرمر با آن روبرو شوید پشت سر میگذارید. از دریاهایی که البته در این بازی با اسید و لاوا پر شدهاند و باید حواستان را جمع کنید در آنها نیفتید.
مراحلی که در آن سوار چیزی هستید و دشمن از در و دیوار روی سرتان میریزد و باید زمان خود را جوری تنظیم کنید که سر موقع جابهجا شوید و از آن جسم متحرک جا کنید، جایی که لاوا بالا میآید و باید با سرعت هر چه بیشتر از سکوها بالا بروید و در این حین ماهیهای پرندهای که مانند کنه به صورتتان میچسبند را قطعه قطعه کنید.
باس فایتهای متعدد و جذابی که بیشتر درباره آنها توضیح خواهم داد و نهایتاً پیدا کردن Metal Blood که در این بازی برای ارتقاء اسلحههایتان به کار میرود.
تنها یک درجه سختی در بازی وجود دارد
مراحل بازی واقعاً «سخت» هستند و فقط یک درجه سختی در بازی وجود دارد. بنابراین اگر فکر میکنید تکرار چند باره یک صحنه قرار است برایتان طاقت فرسا باشد، سراغ این بازی نروید. گرچه، همین سخت بودن بازی دلیلی است که بیشتر با آن ارتباط برقرار کردم.
بخش دیگر و بخش اصلی گیم پلی، بخش مبارزات آن است. همان طور که بالاتر هم توضیح دادم، دنیای متال، دنیایی جدی، خشن و بی رحم است، بنابراین در Valfaris انتظار چنین گیم پلیای را داشته باشید.
این بازی فقط در انتخاب قطعات موسیقی خود به سراغ متال نرفته، بلکه از پوشش کاراکتر اصلی گرفته تا موهای بلندش و سختی بازی و مبارزات خونین، همه چیز در این بازی متال است.
شما در بازی سه نوع اسلحه دارید، اسلحه گرم معمولی، اسلحه گرم سنگین و شمشیرتان که از همه اسلحههای گرم خفن تر است.
درست مانند دویل میکرای، قدرت شمشیر، چند برابر قدرت اسلحه گرمتان است، اما اینجا نمیتوانید همیشه به دل دشمن بزنید و همه را با شمشیر از پا در بیاورید.
مراحل دقیقاً جوری طراحی شده اند که شما «باید» از هر سه نوع اسلحه استفاده کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید.
البته اسلحه سنگین شما از نوار انرژیتان استفاده میکند و به شکل محدود میتوانید از آن استفاده کنید. اما واقعاً میتوانید فرق را بین این اسلحه و اسلحه ی سبکتان مشاهده کنید و این محدودیت بی دلیل نیست.
در طی بازی چندین اسلحه مختلف به شما داده میشود که در هر چک پوینت اجازه ی تعویض آنها را دارید. اسلحه اولیه شما یک پیستول ساده است که یک گلوله شلیک میکند. با ارتقاء این پیستول تعداد گلولهها و قدرت آن بالا میرود.
سپس سلاحی دیگر به شما داده میشود که میتواند به شکل مداوم شلیک کند (البته دقیقاً نمیدانم چه چیزی شلیک میکند، اما هر چه که هست متال است!). سلاحهای گرم نیز چیزهایی مثل شاتگان، موشک انداز و موارد مشابه هستند. اما هیچ چیز لذت قطعه قطعه کردن دشمن با شمشیر نمیشود.
یک ضربه کافیست تا چند دشمن ساده را با هم از بین ببرید و انیمیشنهای بازی نیز به گونهای ساخته شدهاند که از این حرکت، لذت بسیار زیادی خواهید برد.
سلاحهای دوست داشتنی بازی
در بازی سه نوع اسلحه دارید، اسلحه گرم معمولی، اسلحه گرم سنگین و شمشیرتان که از همه اسلحههای گرم خفن تر است.
درست مانند دویل میکرای، قدرت شمشیر، چند برابر قدرت اسلحه گرمتان است، اما اینجا نمیتوانید همیشه به دل دشمن بزنید و همه را با شمشیر از پا در بیاورید.
مراحل دقیقاً جوری طراحی شدهاند که شما «باید» از هر سه نوع اسلحه استفاده کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید.
مبارزات پر از خون و افکتهای تکه تکه شدن، ذوب شدن و له شدنِ دشمنان هستند. همان اول بازی، کاراکتر شما با سفینه اش روی سر تعدادی از موجودات سیاره فرود میآید و همه شان را له میکند.
از یک بازی که به این شکل شروع میشود، انتظار نداشته باشید که نرم تر شود، چون این اتفاقی نیست که میافتد، بلکه تا آخر بازی، قضیه فقط خشن تر میشود. در مبارزات Valfaris باید سرعت عمل بالا و حواس جمعی داشت.
در برخی از صحنهها چندین نوع دشمن همزمان به شما جمله میکنند که نوع حمله آنها به کلی با هم فرق دارد. برخی از آنها از هوا روی سرتان گویهای آتشین میاندازند، برخی دیگر از نزدیک حمله میکنند و برخی دیگر هم از دور خدمتتان میرسند.
مدیریت همه اینها با هم میتواند کار سخت و در عین حال بسیار هیجان انگیزی باشد. مبارزات Valfaris به گونهای هستند که شما را به لبه صندلی میکشانند و فاصله هر چک پوینت تا چک پوینت دیگر، مانند معجونی از هیجان، آدرنالین و تخلیه حرص و عصبانیت است.
در مبارزات Valfaris باید سرعت عمل بالا و حواس جمعی داشت. در برخی از صحنهها چندین نوع دشمن همزمان به شما جمله میکنند که نوع حمله ی آنها به کلی با هم فرق دارد.
برخی از آنها از هوا روی سرتان گویهای آتشین میاندازند، برخی دیگر از نزدیک حمله میکنند و برخی دیگر هم از دور خدمتتان میرسند. مدیریت همه اینها با هم میتواند کار سخت و در عین حال بسیار هیجان انگیزی باشد.
دشمنان شما نیز موجوداتی احمق، کریه المنظر و درنده هستند که هیچ حس ترحمیدر شما به وجود نمیآورند.
طراحی دشمنان، یکی دیگر از چندین نکته مثبت Valfaris است. در مرحله اول با گرگهایی روبرو میشوید که زره آهنی دارند، جلوتر دشمنی را میبینید که شبیه Quan Chi از سری مورتال کامبت است، سپس هیولای تک چشمی، حشرات غول پیکر، ماهیهای پرنده و سربازان تا بن دندان مسلح را خواهید دید.
میخواهم بگویم سازندگان در طراحی و ساخت دشمنان هیچ چیزی کم نگذاشتهاند و با دست و دلبازی تمام دشمنهایی درست کردهاند که هم از جهت طراحی با تم کلی بازی کاملاً سازگارند و هم هر کدام استراتژی حمله خاص خود را دارند که باعث میشود حس تکراری بودن به مخاطب دست ندهد.
این موضوع در زمینه طراحی باسها هم وجود دارد. برای مثال، اولین باسی که میبینید یک هیولای تک چشمیاست که در میان آت و آشغال زندگی میکند، دومیکبرایی است که از دریاچه اسید بیرون میآید و از دهانش آتش میدهد و سومیموجودی مثل زنبور وحشی است.
هر کدام از آنها قلق خاصی برای شکست دارند که شاید بعد از ده بار شکست خوردن کاملاً بر آن تسلط پیدا کنید و هر کدام نیز جذابیت خاص خود را دارند.
برای مثال در مبارزه با کبرا، باید مواظب باشد تا در دریاچه اسید نیفتید، در مبارزه با هیولای اولی باید جاگیری مناسبی داشته باشید و زمان خود را برای زدن ضربه، خوب تنظیم کنید و بسیاری چیزهای دیگر که دست به دست هم داده و Valfaris را به یک شاهکار تبدیل کرده اند.
سازندگان در طراحی و ساخت دشمنان هیچ چیزی کم نگذاشتهاند و با دست و دلبازی تمام دشمنهایی درست کردهاند که هم از جهت طراحی با تم کلی بازی کاملاً سازگارند و هم هر کدام استراتژی حمله خاص خود را دارند که باعث میشود حس تکراری بودن به مخاطب دست ندهد.
با اینکه در کل متن حرف از موسیقی متن بازی زده شد، اما بار دیگر میخواهم اشاره کنم که Valfaris قطعات سنگین و انرژی بخشی دارد که به خوبی با بازی پیوند خوردهاند.
در بخش موسیقی این بازی نمره کامل را میبرید و ادعای آن در مورد اینکه بر پایه سبک هوی متال ساخته شده، کاملاً به جاست و حق مطلب را ادا کرده است.
همچنین گرافیک بازی و طراحی متنوعِ محیط، در انتقال تم و حال و هوای بازی کاملاً دخیل بودهاند. جنگلهای تاریک، لاوا، آتش، یخ، خون، اسید، برق و تمام چیزهای کشنده دیگر و محیطی که در هر مرحله از نظر بصری تغییر میکند، از Valfaris یک عنوان تقریباً کامل ساختهاند.
اگر طرفدار سبک هوی متال، اکشن پلتفرمر دو بعدی، گرافیک ۱۶ بیتی یا در کل، اگر طرفدار بازی هستید، Valfaris را از دست ندهید.
*ام جی RX5 جایگزین ام جی GX است یا رقیب آن؟
این بازی، از سری بازیهایی است که ثابت میکنند یک گیم پلی لذت بخش و خوش ساخت، فارغ از داستان، گرافیک و تعداد بُعدهای بازی، چقدر میتواند سرگرم کننده و جذاب باشد.
وارد کانال آپارات ما شوید تا ویدیوهای بیشتر را ببینید کانال تلگرام رو از دست ندید خبرهای بیشتری براتون داریم
منبع: گیمفا